نمیدونین چه حالی دارم.


عاشق

به نام تنها یاور بی کسی های انسان

سلام به همه شما که عاشقین

همه شما که دلتون رو به یکی دادین .

امیدوارم هیچ وقت عشقتون دلتون رو نشکنه . خیلی سخته که دلتون توسط عشقتون بشکنه اونم بعد از یک سال وسه ماه زندگی کنار هم اونم وقتی دل به بودنش بستی و تمام دنیات رو رو کنار اون بودن برنامه ریزی کرده باشی. خیلی سخته کسی که تو بغلت بوده و میگفته دوستت داره حالا یک دفعه تو روت وایسته بگه دوست نداره و اصلا تو رو نمیخواسته.

خیلی سخته بگه بهت دروغ میگفته دوستت داره

نمیدونین چه حالی دارم.

دارم دیوونه میشم. اخه الان دو هفته که حتی تلفن هام رو هم جواب نمیده . گوشیش خاموش پای تلفنم نمیاد. بریدم حس کسی رو دارم که وسط در یا یک دفعه زیر پاش خالی میشه و فقط دورش جز دنیای اب هیچی نیست که بهش تکیه کنه جز خدا. منم تو این دنیا تنها شدم انگار اخه همه کسم رو کرده بودم مهتابم از همه چیز بریده بودم از دوستام و از فامیلم و بچه های اطرافم از همه این رو نمیگم که سرش منت بزارم من با افتخار این کار رو کردم چون برام ارزشش رو داشت و هیچ وقت فکر نمیکردم همچین روزی بیاد.

حالا تنهای تنها من موندم و خدا و این وب وغم نبودنش کنارم.

هرکی رسید و فهمید چی شده گفت ناراحت نباش برمیگرده.

همه به کنایه گفتن تقصیر خودته خیلی بهش بها دادی خیلی بردیش بالا کفتن توجه زیاذ و محبت های زیادت باعث شد فکر کنه ازت سره فکر کنه تو چیزی ازش کمتری .و خیلی حرفای دیگه.

ولی هیچکس نمیدونه که تو دل من چی میگذره.

میگن اروم باش ولی نمیگن چه جوری باید اروم باشم وقتی همه چیزم رو از دست دادم.

میگن بهش فکر نکن ولی نمیگن چه جوری فراموشش کنم . هنوزم وقتی سرم رو رو بالشتم میزارم یوش رو حس میکنم .هنوزم وقتی اسمش میاد دلم میریزه.

میگن نگران نباش و روحیه داشته باش ولی نمیدونن که وقتی یک دختر و پسر که باهم هستن از کنارم رد میشن چه حالی بهم دست میده و یادش میفتم.

اخه نمیگن چه جوری کسی که باهاش این مدت زندگی کردم و نفسام رو با نفساش تنظیم کرده بودم . شبا و تا نمیخوابید خوابم نمیبرد رو فراموش کنم

نمیگن چه جوری فراموشش کنم وقتی دنیا رو باهاش داشتم وقتی کسی بود که شبا تو بغلش ارامش میگرفتم و تا سرش رو رو سینم و دستم نمیزاشت خوابم نمیبرد .

چه جوری فراموش کنم شبایی که خواب بود من بیدار میشدم چشماش رو میبوسیدم حالا چه جوری فراموش کنمش.

دلم میخواد داد بزنم

اخه مگه چیکار کرده بودم که یک شبه حرفاش و کاراش عوض شد

کسی که تو بغلم میخوابید و میگفت عاشقمه حالا بیاد میگه از اول نمیخواسته

اخه مگه میشه ؟

شما بگین من که دارم دیوونه میشم

اخه مگه میشه

خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

خسته شدم.

خدایا اگه میخوای ازم بگیریش اول جونم رو بگیر اول جونم رو بگیر تو رو به ابروی ایه های قران یا بهم برش گردون یا جونم رو بگیر.

خدایا التماست میکنم تو این دنیا بدون مهتاب نگه ندارم اگه قراره اون کنارم نباسه وازم جداشه پس جونم رو بگیر چون نه بدون اون میتونم باشم نه دوست دارم با ابروی خانوادم بازی کنم

خدایا من اشتباه و گناه زیاد داشتم ولی شاهد باش از همه گناهام توبه کردم و طلب امرزش میکنم.

پس خدایا به ابروی پیامبرت قسم ببخش و ابروی من ونبر وزندگیم رو بهم برگردون

خدایا کمکم کن

دوستای خوبم که این وب رو میخونین برام خیلی دعا کنین

التماس دعا و یا علی



نظرات شما عزیزان:

عاشق تنها
ساعت10:26---28 اسفند 1390
ناراحت نباشو اميدت به خداباشه



چون همه ي عاشق ومعشوق ها بهم ميرسن حتي اگه يه عمر طول بكشه !!!!!!!!11



دركت ميكنم حق داري


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

| یک شنبه 27 اسفند 1390برچسب:,| 23:2 | مرتضی|

De$ign:khanoomi